ویژگی های یک رابطه ی صحیح در تربیت کودکان

برای داشتن یک رابطه ی صحیح با فرزندان خود نیازمند الگوها، اصول و روشهایی هستیم که در پرتو آن بتوانیم مهارتهای ،اجتماعی چگونه زیستن خودنگری و مقابله با فشارهای مداوم و آنی را به آنان آموزش دهیم مهمترین این اصول عبارتند از مهدیزادگان (۱۳۷۵)

۱ احترام متقابل والدین به یکدیگر

روابط صحیح ،زناشویی ارزشهایی مثبت را در درون شبکه ی خانوادگی به وجود می.آورد همکاری متقابل زوجین در کارها و تصمیم گیری ها محیط تفاهم آمیزی را به وجود می آورد که معمولاً از تنشهای اضافی مصون خواهد بود.

۲ محبت آمیخته با احترام به کودک  

در محیط غنی درون خانواده علاوه بر آنکه سرشار از فرصتهای بکر است محیطی پر عاطفه و محبت آمیز نیز هست ،محبت، یک فرآیند دو سویه ی والد ـ فرزندی است . یعنی علاوه بر آنکه باید کودک مورد محبت قرار گیرد باید کسی هم باشد که کودک او را دوست داشته و به او محبت نماید. البته این محبت باید همراه با احترام باشد ، احترام به کودک همسنگ با محبت به اوست. احترام به کودک سبب می شود او تصویری مثبت از خود پیدا کند، با چنین طرز فکر و برخوردی بهداشت روانی کودک هم تأمین می شود و در نتیجه او خود را دوست خواهد داشت. برای ایجاد احترام و القای آن به کودک، کافی است صبورانه به حرفهایش گوش بسپارید ، تحسین از کارهای او حتی اگر ناقص باشند ، عدم تمسخر عقاید و جدی گرفتن آرزوهایش ، حس احترام به خود را نه از راه کلمات بلکه عملاً در او به وجود می آورد و رشد می دهد. الگوهای غلط تربیتی خانواده ممکن است حمایت افراطی از کودک یا سهل گیری بیش از اندازه از او باشد،  با حمایت افراطی از کودک وی مهارت تصمیم گیری را نیاموخته و هرگز احترامی برای آنچه که می تواند انجام دهد به دست نخواهد آورد. سهل گیری بیش از اندازه هم باعث میشود کودک تصمیم گیرنده ی مطلق باشد، در نتیجه رفتار مسؤولانه نسبت به دیگران را نیاموخته و مورد احترام آنان نیز قرار نخواهد گرفت . بهترین الگوهای برخورد واگذاری مسؤولیتها و دادن فرصتهای لازم به اوست تا امکان انجام مسؤولیتها را به دست آورده و به خاطر مهارت ها و تواناییهایی که بروز میدهد مورد تحسین واقع شود.

۳رعایت حقوق یکدیگر

هرگاه در امور تربیتی موضوع قدرت و اقتدار پیش بیاید مبارزه برای حقوق خود جلوه می کند چنین مبارزه ای که نمایشی از بازی قدرت نام دارد باعث میشود هر یک از طرفین دعوا از قلمرو خود حمایت نماید نتیجه ی چنین فرایندی، شکست در اهداف تربیتی خواهد بود برای جلوگیری از چنین برخوردهایی رعایت حقوق یکدیگر الزامی است. والدین و کودکان باید بدانند که هر یک دارای حقوقی هستند. والدین برای ایجاد چنین فضای تفاهم آمیزی باید به احساسات، حرکات و گفتار کودک خود خوب گوش دهند تا او را بهتر درک کنند، به همین ترتیب آموختن راههای ابراز وجود و بیان احساسات درونی خود به شکلی آزادانه در ایجاد ارتباطی صحیح و مؤثر تعیین کننده خواهد بود.

۴ اصول مشترک در تربیت کودک

اصول و روشهای مشترک والدین علاوه بر آنکه منبع حمایت کننده ای برای خود آنهاست، این احساس را در کودک به وجود می آورد که والدینش برای بالندگی او تلاش کرده و علاقه مند به زندگی او هستند. الگوی غلط تربیتی خانواده، القای این موضوع است که در خانواده همه چیز به هم ریخته است و هر یک از والدین طریقه ای در تربیت را اتخاد می نماید، این گسیختگی نشان دهنده ی عدم توافق والدین بوده و به کودک کمک می نماید تا شروع به بازی گرفتن یکی از والدین بر علیه دیگری کند. در این حالت، یکی از والدین چیزی را منع می کند و دیگری آن را آزاد می گذارد، در پاسخ به درخواست های کودک یکی بلی میگوید و دیگری خیر. با چنین فرایندی جبهه ی واحد والدین شکسته و بازیچه ی دست کودک می گردند. بهترین الگوی تربیتی این است که والدین از موقعیت یکدیگر در قبال موضوعات مختلف آگاه بوده و اصول یکسانی را اعمال نمایند.

۵ ثبات بین گفتار و کردار

برای پی ریزی ارزشهای پایدارتر در کودک، ثبات در گفتار و عمل والدین ضروری است. چنانچه بین گفتار و عمل والدین اختلاف وجود داشته باشد ،کودک ارزشها را دوگانه یافته و بدین ترتیب دچار بلاتکلیفی رفتاری و اخلاقی می شود. در این حالت کودک در تشخیص رفتار صحیح و ناصحیح مردد مانده و از لحاظ ارزشی هم نمی تواند تصمیم بگیرد کدام ارزش مشاهده شده را بپذیرد. نتیجه ی چنین وضعی آشفتگی رفتاری و اخلاقی او خواهد بود کودک در چنین شرایطی ارزشهای شما را با تناقض های موجودش درونی ساخته و به آنها پایبند خواهد شد. وی با این کار خویشتن داری و کارآمدی را تجربه خواهد کرد و در راه قبول مسؤولیت در قبال کارها و رفتارهای خود احساس عجز و ناتوانی خواهد کرد فرایند ناقص و مخرب چنین دوگانگی اختلال در بزرگسالی خواهد بود، از این رو ثبات یک ویژگی مهم در مدل تربیتی مؤثر به شمار می آید.

۶- مسؤولیت

یکی از عوامل موفقیت آمیز در فرزند پروری مسؤولیت است. منظور از مسؤولیت پذیرفتن نقش تعلیم و راهنمایی کودکان است تا زمانی که آنان به بزرگسالی برسند. ،مسؤولیت پشتوانه ی هر رابطه و تعامل در سالهایی است که کودک پرورش می یابد الگوی تربیتی موفق اجرای کامل این عامل را در بر داشته و آن را به والدین آموزش می دهد. البته باید تفاوتی سنجیده بین حق بیان و حق انتخاب قایل شد در بعضی از موارد برای رشد مسؤولیت پذیری کودک باید شرایطی فراهم گردد که در آن کودک انتخاب کردن را تجربه نماید.

موضوع مهم این است که والدین در چنین شرایطی موقعیت را طوری طراحی می کنند که کودک دست به انتخاب بزند. بنابراین والدین ایجاد کننده ی شرایط و کودک انتخاب کننده است.

منبع:

کتاب کودکان ، فرصت ها ، آسیب ها، ایران مهدیزادگان، انتشارات دانشگاه آزاد اسلامی خوراسگان

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *